رودررویی قهرمانانه دانشجویان با احمدی نژاد

نیروی انتظامی امروز یک لشکر از نیروهای یگان ویژه ضد شورش را همراه با تجهیزات کامل دهها دستگاه موتور تریل وخودروهای ضد شورش اورده بود در طی تجمعات سالهای گذشته من به ندرت دیده بودم اینهمه نیرو بیاورند. از ساعت10صبح درب اصلی (انقلاب) ودرب16 آذردانشگاه تهران بسته شده بود وتحت کنترل کامل نیروهای انتظامی بود و فقط ازیک درب کوچک16 اذر اجازه ورود به دانشجویان دانشگاه تهران داده می شد. در این حال لحظه به لحظه به تعداد دانشجویان وافرادی که باهدف حضور در سخنرانی احمدی نژاد و ورود به دانشگاه ازسایردانشگاه ها در خیابان 16 آذر تجمع کرده بودند افزوده می شد اما مامورین به شدت مانع از این امر می شدند. تا اینکه درساعت11.45 با پایان سخنرانی احمدی نژاد دانشجویان از داخل به سمت درب16 آذر آمده وباتجمع در انجا شروع به شعار علیه نیروی انتظامی کردند که این امر با همراهی تجمع کنندگان بیرون همرا ه شد که در نهایت موجب باز شدن درب 16 آذر وهجوم به داخل دانشگاه شد. در این هنگام که تعداد دانشجویان معترض داخل دانشگاه به بیش از2000نفربالغ گشته بود در حالیکه شعار می دادند به سمت درب اصلی حرکت کردند. از این مرحله به بعد بطور ناگهانی صدها مامور یگان ویژه ضد شورش با تجهیزات کامل باتون سپر کلاه و.. که تا قبل از ان در اتوبوس ها مستقر بودند همراه با بیش از 20 موتور تریل دانشگاه را محاصره کردند. دانشجویان پس از رسیدن به پشت درب اصلی دانشگاه(درخیابان انقلاب) از پشت نرده ها شعار می دادند: محمود احمد نژاد عامل فقر وفساد -مرگ بر دیکتاتور - دیکتاتور حیا کن مملکت را رها کن- آزادی آزادی حق مسلم ماست - انرژی هسته ای دویست تومن بسته ای ! - دانشجوی زندانی ازاد باید گردد- حکومت فاشیتستی نابود باید گردد…نیروی انتظامی خجالت خجالت در این هنگام دهها مامور یگان ویژه از پشت میله ها شروع به ضرب وشتم دانشجویان با باتون کردند واقدام به پرتاب گاز اشک اور به داخل نمودند که دانشجویان با عقب نشینی باپرتاب سنگ به سمت مامورین از خود دفاع نمودند که این مساله موجب زخمی شدن چند نیروی یگان ویژه وچند نیروی اطلاعاتی وبسیجی که ازبیرون در حال فیلمبرداری از دانشجویان بودند گردید. در همین حال عده زیادی از مردم در سمت پیاده روبروی خیابان انقلاب تجمع کرده وشاهد مشاهده ماجرا شدند که در این هنگام دانشجویان فریاد زدند: ای ملت ازاده حمایت حمایت که در این هنگام گروهی از مردم با تجمع در ابتدای خیابان فخر رازی و با هو کردن مامورین وسوت وکف اقدام به پشتیبانی از دانشجویان کردند که در این هنگام بیش از ۳اتوبوس نیروی یگان ویژه که از پایگاه خیابان شهدای ژاندارمری اعزام شده ودر محل حضور داشتند در حالیکه با باتون وسپر مجهز بودند از اتوبوس ها پیاده شده وبه سمت مردم حمله کردند. که در این حین تعداد زیادی موبایل دوربین دار ودوربین عکاسی وفیلمبرداری از مردم با خشونت گرفته شد.

در همین حین به دستور یکی ازفرماندهان یگان ضد شورش چندین دستگاه اتوبوس شرکت واحد در ضلع شمالی خیابان انقلاب حد فاصل خیابان قدس تا۱۶ آذر توقف کردند تا به این ترتیب ارتباط بصری دانشجویان با مردم قطع شود وهمزمان خدود ۱۰۰مامور جدید نقابدار که از اتوبوسها پیاده شده بودند با ایجاد ۲لایه انسانی سردر اصلی و و نرده های جنوبی را محاصره کردند. در پی این وضعیت دانشجویان در حالیکه شعار می دادند ازداخل دانشگاه به سمت در ۱۶ اذر حرکت کردند که همراه با انها مردم نیزبه سمت این خیابان رفتند که بلافاصله این خیابان از دو طرف توسط مامورین بسته شد. که موجب ایجادترافیک سنگینی در محدوده خیابان ومیدان انقلاب گردید.در این تجمع دوربین وموبایل تعدادی ازمردم ودانشجویان توسط نیروهای انتظامی واطلاعاتی هاتوقیف شد با وجود این به طرز گسترده ای از وقایع امروز توسط مردم فیلمبرداری وعکاسی صورت گرفت که احتمالا در ساعات و روزهای اینده منتشر خواهد شد. در یکی از این فیلمها که اینجانب شخصا در همان محل ودر موبایل یکی از مردم دیدم : اتومبیلهای احمدی نژاد وهمراهانش در حال خروج از درب خیابان قدس (درب غربی دانشگاه تهران) توسط دانشجویان ورهگذران محاصره شده و در حالیکه به شدت با دست وسنگ به اتومبیل انها می زدند با فریاد شعار می دادند :مرگ بر دیکتاتور - فاشیست برو گمشو - بگونه ای که کاروان انها به سختی وبا کمک مامورین و با استفده از گاز فلفل موفق به فرار از حلقه محاصره دانشجویان شد.

در تجمع امروز تا انجا که من دیدم در خارج وداخل دانشگاه کسی دستگیر نشد ولی چند نفر در درگیری از دو طرف(یگان ویژه پلیس و دانشجویان) بطورسطحی مجروح شدند.همچنین بر خلاف تجمعات پیشین بسیجی ها ونیروهای لباس شخصی حضور اندکی(درحدکمتر از 10نفر) در اطراف دانشگاه داشتند ودر عوض نیروی انتظامی با امادگی کامل از ساعتها قبل خودروها موتورها ونیروهای وژه خود را در پادگان خیابان شهدای ژاندارمری اماده نگهداشته بود. این تجمع حدود ساعت ۱۳به پایان رسید.

وكيل مدافع دانشجويان دربند پلی تکنیک گفت: ملاقات با موكلانم انجام نشد.

محمدعلي دادخواه با بيان اين مطلب به ايسنا، گفت: صبح امروز براي ملاقات با موكلانم به زندان اوين رفتم اما ملاقات انجام نشد و گفته شد اين مساله منوط به نظر معاونت امنيت دادسراي تهران است.

در خبرنامه امیرکبیر در این باره آمده :" حسن زارع دهنوی معروف به حداد که علاوه بر سمت معاونت امنیت سعید مرتضوی دادستان انقلاب تهران مسولیت قاضی پرونده جعل نشریات دانشجویی را نیز برعهده دارد از آغاز این پروژه ضمن نقض مکرر بی طرفی جایگاه قاضی اقدام به فضاسازی و شانتاژ خبری علیه دانشجویان بازداشتی کرده است و با اعلام آنکه به رغم تکذیب دانشجویان وی یقین دارد که انتشار نشریات جعلی موهن کار دانشجویان بازداشت شده بوده است عملا مدیریت پروژه اخذ اعتراف تحت فشار روحی و جسمی از دانشجویان زندانی را بر عهده گرفته است.ممانعت از ملاقات وکیل مدافع با دانشجویان بازداشتی از جمله اهرم هایی است که به بهانه امنیتی بودن پرونده و برای ممانعت از اطلاع از وضعیت دانشجویان دربند پلی تکنیک تا کنون بارها توسط حداد به کار گرفته شده است."

منبع: خبرنامه پلی تکنیک

دانشجویان دربند؛ بیانیه کمیته دانشجویی گزارشگران حقوق بشر

با گذشت قریب به یک ماه از بازداشت دانشجویان دانشگاه امیرکبیر و ادعای دادگاه انقلاب مبنی بر پایان یافتن تحقیقات، 8 دانشجوی این دانشگاه همچنان در بازداشت به سر می¬برند.

در اواسط اردیبهشت ماه و در پی چاپ مطالبی در 4 نشریه دانشجویی نزدیک به انجمن اسلامی منتخب دانشجویان در این دانشگاه، نیروهای منتسب به بسیج دانشجویی با اعتراض به آنچه توهین به مقدسات می¬نامیدند، خواهان برخورد با عاملین چاپ و انتشار این مطالب شدند. مدیران مسئول نشریات مذکور نیز بلافاصله پس از اطلاع از انتشاراین مطالب،هر گونه دخالت در این مساله را رد کرده و ان را پروژه ای برای برخورد با انجمن اسلامی دانشجویان پلی تکنیک نامیدند.

با این حال وعلیرغم اظهارات دانشجویان و درخواست آنها مبنی بر برخورد با عوامل جعل لوگوی نشریات انجمن اسلامی، معاون امنیت دادستان تهران و وزارت اطلاعات به فاصله چند روز از انتشار این نشریات برخورد با فعالین دانشجویی در دانشگاه امیر کبیر را آغاز نمودند که در پی آن تاکنون 8 تن ازاعضای انجمن اسلامی منتخب این دانشگاه به نامهایاحمد قصابان ( مدیر مسئول نشریه سحر) ، مقداد خلیل پور (مدیر مسئول نشریه آتیه ) ، مجید شیخ پور ( مدیر مسئول نشریه سر خط) ، مجید توکلی ، پویان محمودیان ( مدیر مسئول نشریه ریوار)، احسان منصوری ، عباس حکیم زاده و علی صابری بازداشت و به بند 209 زندان اوین انتقال یافته¬اند. این بازداشت¬ها در شرایطی صورت می¬گیرد که دادگاه انقلاب و وزارت اطلاعات، اساساّ صلاحیت رسیدگی به تخلفات نشریات دانشجویی را نداشته، و این مساله می بایست از سوی کمیته ناظر بر نشریات پیگیری شود.

اما نکته حائز اهمیت و نگران کننده در جریان بازداشت این 8 نفر، اظهارات قاضی پرونده بوده که پیش از آنکه جرمی ثابت شود، رأی بر محکومیت دانشجویان داده است.

مطابق ماده 10 اعلامیه جهانی حقوق بشر و مطابق با قانون، اتهامات هر فرد می بایست از سوی دادگاه صالح و بی طرف رسیدگی شود، حال آنکه در پرونده دانشجویان پلی تکنیک، قاضی پرونده( حسن زارع دهنوی معروف به قاضی حداد) نه تنها اصل بی¬طرفی را رعایت نکرده بلکه با اظهاراتش مبنی بر عناد دانشجویان مذکور با نظام جمهوری اسلامی، عملکرد مغرضانه خود را در رسیدگی به این پرونده به طور آشکار نشان داده است. حداد که پیش از این نیز ریاست شعبه 26 دادگاه انقلاب را عهده دار بوده، همچنین با بی توجهی به اصل سی و هفت قانون اساسی، اصل برائت متهم را نیز نادیده گرفته است. در حالی که مطابق با این ماده" هر فرد با هر اتهامی که بازداشت گردد، شاکی و یا دادستان می بایست با ارائه دلیل، مجرم بودن وی را ثابت نماید" طبق این اصل هیچ‌کس از نظر قانون مجرم شناخته نمی‌شود و متهم نیازی به اثبات بی¬گناهی خود ندارد .

طبق بند 3 ماده 14 میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی که جمهوری اسلامی نیزآن را پذیرفته، داشتن وکیل در کلیه مراحل تحقیقات ازحقوق اولیه متهم محسوب می¬شود. حال آنکه متهمان در بند امنیتی 209 نه تنها حق تماس با وکیل را ندارند بلکه از حق ارتباط با خانواده خود نیز محروم هستند.

این در شرایطی است که مطابق با « آیین نامه اجرایی نحوه اداره بازداشتگاه¬های امنیتی » که تاریخ 30/8/1385 به تأیید و تصویب ریاست قوه قضائیه رسید، متهمان میتوانند در مدت بازداشت موقت خود با وکیل مدافع، بستگان درجه اول و سایر افراد مورد درخواست خود به طور حضوری و آزادانه ملاقات نمایند.

اما در بازداشتگاه 209 که تحت نظر وزارت اطلاعات اداره می¬شود نه تنها موارد مذکور رعایت نمی شود، بلکه سایر موارد مندرج در قانون احترام به آزادیهای مشروع که در1 مارس 2005 به تصویب رسید نیز نادیده گرفته می شود.

از جمله این موارد میتوان به بستن چشم و سایر اعضا، تحقیر و استخفاف فرد در حین بازجویی،اعمال شکنجه های جسمی و روانی، پرسش در مورد مسائل شخصی و خصوصی فرد در جهت تحت فشار گذاردن وی، نگهداری در سلول انفرادی، بلاتکلیف گذاردن متهم به مدت طولانی، عدم دسترسی به هوای آزاد و .. اشاره کرد. چنانکه اخبار حاکی از ضرب و شتم و نگهداری دانشجویان بازداشت شده در سلول¬های انفرادی است و گزارش¬های رسیده از تحت فشار قرار دادن آنان جهت پذیرش اتهامات وارده حکایت دارد.

بند 3 ماده 9 میثاق مقرر میدارد « شخص بازداشت شده، باید بدون تاخیر غیر منطقی محاکمه و یا آزاد شود و چنانچه دادگاه به دلایلی تشکیل نشود فرد بازداشت شده حق دارد با تامین قرار مناسب آزاد شود» همچنین فرد بازداشت شده پس از دستگیری حق دارد بی¬درنگ اعضای خانواده خویش را از دستگیری و بازداشت و محل بازداشت یا زندان خود آگاه سازد، در حالی که خانواده های دانشجویان بازداشت شده در پی مراجعات مکرر خود به دادگاه انقلاب با پاسخ غیرشفاف مسئولان مواجه شده¬اند.

ماموران در حین بازداشت احسان منصوری اقدام به ضرب و شتم وی نموده اند که منجر به شکستگی کتف وی شده است؛ عباس حکیم زاده دیگر دانشجوی بازداشتی دارای شرایط حاد جسمانی است و به گفته پزشکان معالج هرگونه ضربه و یا نگهداری طولانی مدت وی در یک مکان کوچک، منجر به وخیم¬ترشدن وضعیت سلامتی او خواهد شد. این در حالی است که در طی روزهای گذشته منابع خبری در زندان از انتقال فردی به نام " عباس" از بند 209 به بیمارستان طالقانی خبر داده اند. مسئولان بهداری اعلام کرده¬اند که وی در حین انتقال به زندان خود را از ماشین به بیرون پرتاب کرده است.

در طی هفته های گذشته همچنین 40 تن از دانشجویان دانشگاه امیرکبیر از سوی کمیته های انضباطی احکامی چون محرومیت از تحصیل، منع ورود به دانشگاه و محرومیت از تسهیلات رفاهی دریافت کرده¬اند.

با توجه به موارد گفته شده و روند غیرقانونی پیگیری پرونده این دانشجویان از سوی معاون دادستان تهران، که پیش از این نیز درصدور احکام سنگین علیه دانشجویان و فعالان سیاسی نقش پررنگی را ایفا نموده، کمیته دانشجویی گزارشگران حقوق بشر نگرانی عمیق خود را نسبت به اعمال رفتار غیر قانونی در مورد دانشجویان بازداشت شده در بند 209 وزرت اطلاعات اعلام داشته، و هشدار می دهد در صورت عدم توجه جدی نهادهای حقوق بشری نسبت به دور جدید بازداشت و سرکوب فعالان دانشجویی، در روزهای آینده شاهد برخوردهای گسترده تری با سایر فعالان جامعه مدنی خواهیم بود.

Komite.gozareshgar@gmail.com
http://komitegozareshgar.blogfa.com

وضعیت وخیم یک دانشجوی زندانی در بند 209 اوین

به گزارش فعالان حقوق بشر در ایران، زندانی سیاسی ابوالفضل جهاندار به دلیل بازداشت طولانی مدت در بند مخوف 209 زندان اوین دچار مشکلات حاد مفصلی و بینایی شده است .

این فعال دانشجویی به علت شرایط جسمی و مشکلات محیطی به مشکلات حاد مفصلی و بینایی دچار گشته و مسئولان زندان با انتقال او به بیمارستان مخالفت می کنند.

فعالان حقوق بشر در ایران ضمن اعتراض به عدم رسیدگی به وضع زندانیان سیاسی بیمار خواستار انتقال هر چه سریعتر ابوالفضل جهاندار به بیمارستان یا مرکز پزشکی جهت مداوای او هستند.

وبا و مالاريا جان صدها هزار نفر را در ایران تهديد می ‌كند

خبرگزاری فارس: رئيس مركز حوادث و فوريتهاي پزشكي وزارت بهداشت گفت: هنوز راههاي زميني مناطق طوفان زده بسته است و حداكثر 30درصد مردم اين مناطق به آب آشاميدني سالم دسترسي دارند به همين علت خطر شيوع بيماريهاي انگلي و روده‌اي به خصوص وبا و مالاريا تشديد شده است.

فرزاد پناهي‌افزود: هنوز منطقه وسيعي از مناطق طوفان زده شامل شهرهاي كنارك، چابهار، نيكشهر در استان سيستان و بلوچستان، جاسك و بشاگرد در استان هرمزگان و جنوب استان كرمان در محاصره سيل است و راههاي زميني اين شهرها و مناطق تابعه آنها مسدود است. وي ادامه داد: 250 هزار نفر در استان سيستان و بلوچستان، 80 هزار نفر در استان هرمزگان و حدود 25 هزار نفر در جنوب استان كرمان اكنون در معرض خطر اپيدمي بيمارهاي انگلي، روده‌اي، وبا و مالاريا هستند.

وي اضافه كرد: مهمترين نياز مردم اين مناطق دسترسي به آب آشاميدني سالم است زيرا اكنون حداكثر30درصد مردم اين مناطق به آب سالم دسترسي دارند و ارسال آب با تانكر به مناطق سيل زده ضرورت فوري منطقه است در غير اين صورت با توجه به افزايش مصرف آب از بركه‌ها، شاهد شيوع بيماريهاي روده‌اي و انگلي به خصوص وبا در اين مناطق خواهيم بود. وي گفت: كمبود سرويس بهداشتي، مشكل مهم ديگري است كه خطر بروز اين بيماريها را تشديد كرده است.

رئيس اورژانس كشور ادامه داد: علاوه بر خطر اپيدمي بيماري وبا در منطقه به علت تجمع آبهاي سطحي با مواردي از بيماري مالاريا در منطقه مواجه هستيم و انتظار مي‌رود از دو هفته آينده با ادامه اين وضع با شيوع بيشتر اين بيماري مواجه شويم

روايت خودكشي يك كارگر

آخرين كسي كه "حسن حسني" را ديد يكي از همكارانش بود، آنها به اتفاق ساير كارگران صبح به كارخانه‌ كنف كار رفته بودند تا مانع خروج دستگاه‌ها و ابزار توليد از آنجا شوند كه با نيروهاي نظامي مواجه شدند.

اين كارگران پس از آنكه توسط مأموران ضدشورش كتك خوردند، به ساختمان استانداري آمده و تجمعي اعتراض‌آميز برپا كردند. اين بار هم مأموران وارد عمل شدند و آنها را متفرق كردند. پس از اين ماجرا، حسني از همكارش مي‌خواهد كه به او پولي بدهد: «حتي يك پنج توماني توي جيبش نبود». همكارش هم بيشتر از يك پانصد توماني نداشت. پول را تقسيم مي‌كنند: «گفت به حساب قرض نگذار. حلالش كن. توجه نكردم چه مي‌گويد. از صبح كتك خورده بوديم و فحش شنيده بوديم و حالا مي‌خواستيم دست از پا درازتر برگرديم خانه. گفت دستگاه‌ها را هم كه بردند. يعني تمام شد؟ گفتم خودت نديدي چي شد؟». مي‌خواست مطمئن شود، از زبان ديگري بشنود كه حتي همان كورسو اميد بازگشت به كار هم نابود شده است: «دستگاه كه نباشد كار نيست. مي‌دانست بنده‌ي خدا. با پول من تاكسي گرفت كه خودش را زودتر برساند كارخانه» ساعت يك بعدازظهر حسن حسني را حلق‌آويز شده در كارخانه‌اي متروك پيدا كردند. سياهي چشم‌هايش رفته بود و دندانهايش نوك زبانش را بريده بودند. نگهبان كارخانه كه جنازه‌ي او را پيدا كرد مي‌گفت: «طناب دار را چنان محكم بسته بود كه مجبور شدم ببرّمش تا جنازه را پايين بياورم.» اين چنين مصمم بود براي نابودي خود.

ادامه مطلب

بيانيه تحليلي شماره ۴ انجمن اسلامي دانشجويان پلي تکنيک پيرامون سناريو جعل نشريات دانشجويي:جرم ما نقد استبداد و مطالبه آزادي است

اين روزها، روزگاري به غايت دشوار و ملتهب براي دانشجويان دانشگاه اميركبير است. اکنون مدتي است كه هشت تن از ياران دبستانيشان درحصار ميله هاي زندان به سر مي برند. ۸ ستاره پلي تکنيکي ، ۸ دانشجوي بي گناه اين دانشگاه اکنون به گناه ناکرده روزهای عمر خود را در بند ۲۰۹ اوين به شب مي رسانند. اخباري که در اين روزها از شکنجه و فشار روحي و جسمي به اين افراد براي اعتراف به پذيرش انتشار نشريات جعلي از زندان به گوش مي رسد همگان را نگران کرده است .احضارهاي پياپي دانشجويان به کميته انضباطي دانشگاه ، ضرب و شتم دانشجويان توسط انتظامات ، افزايش فشارها بر دانشجويان زنداني و اعلام هاي مکرر قاضي حداد مبني بر اعلام گناهکار بودن دانشجويان زنداني بدون ارائه هيچ دليل و مدرک موثقي و بدون طي روند دادرسي قضايي از يک سو و تداوم بازداشت دانشجوبان که با دستگيري دو عضو سابق شوراي مرکزي انجمن اسلامي دانشجويان پلي تکنيک آقايان عباس حکيم زاده و علي صابري سير تازه اي به خود گرفته بررسي مجدد سناريو جعل نشريات دانشجويي دانشگاه اميرکبير را از ابتدا تا کنون جهت آگاهي هر چه بيشتر افکار عمومي از ابعاد مختلف اين پروژه ضروري مي سازد.

ادامه مطلب


۱۲۰۰ دانشجوی پلی تکنیک: تا آزادی هم کلاسی هایمان در امتحانات شرکت نمی کنیم

دانشجويان دانشگاه اميركبير در حمايت از هشت دانشجوي بازداشتي اين دانشگاه با امضاي طوماري خواستار تعويق زمان امتحانات تا آزادي اين دانشجويان شدند.
به گزارش “ايلنا”، در اين طومار كه بيش از ۱۰۰۰ امضا را در پاي خود دارد، خودداري از حضور در جلسه امتحانات تا آزادي همه دانشجويان در بند و لغو احكام محروميت از تحصيل برخي دانشجويان ديگر به عنوان خواسته‌‏هاي اصلي مطرح شده است.
در اين طومار آمده است: «نيمكت‌‏هاي خالي دوستان هم‌‏دانشگاهيمان، با اينكه معدود است اما در كنار تعداد زياد نيمكت‌‏ها نشان از مظلوميت كساني دارد كه چندي پيش تحقق خواسته‌‏هاي ما را در صحن دانشگاه فرياد مي‌‏زدند.
و اينك ظلمي آشكار است كه بدون حضور دوستان و هم‌‏دانشگاهي‌‏هايمان يك ترم حضورمان را در دانشگاه بهره گيريم و آنان كه پشت ميله‌‏هاي زندان و ميله‌‏هاي دانشگاه هستند، محروم!

ادامه مطلب


خبر فوری: عباس حکیم زاده بازداشت شد

عباس جکیم زاده دانشجوی دانشگاه امیرکبیر و عضو شورای مرکزی انجمن اسلامی دانشجویان توسط نیروهای امنیتی بازداشت شد.
شب گذشته نیروهای امنیتی با یورش به خانه پدری وی، او را بازداشت کرده و کامپوتر شخصی اش را همراه وی بردند.
خبرهای تکمیلی در این زمینه متعاقبا ارسال خواهد شد.

گزارش تحليلي در مورد تحولات اخير دانشگاه ها: دانشجويان زير تيغ انقلاب فرهنگي دوم

وقتي محمود احمدي‌نژاد در جمع گروهي از دانشجويان، نظام آموزشي ايران را به ۱۵۰ سال حاكميت سكولاريسم متهم كرد و از دانشجويان خواست براي تغيير نظام آموزشي همكاري كنند شايد كمتر كسي فكر مي‌كرد تنها يك سال بعد دانشگاه‌هاي كشور با شرايطي روبه‌رو شوند كه شرايط سال ۵۹ و وقوع انقلاب فرهنگي را در ذهن تداعي كند. يك سال پيش رئيس‌جمهوري در جمع گروهي از دانشجويان با انتقاد از نظام آموزشي ايران گفته بود، دانشجويان بايد مطالبه‌گر باشند و بر سر رئيس‌جمهور فرياد بزنند كه چرا يك استاد سكولار به‌خاطر اينكه انديشه‌هاي دانشجو با انديشه‌هاي او مغايرت داشته، به دانشجو نمره كم داده است.

اما انتقاد احمدي‌نژاد از حاكميت ۱۵۰ ساله سكولاريسم در نظام آموزشي ايران در حالي مطرح مي‌شد كه نه ۱۵۰ سال پيش بلكه نيمه خرداد سال ۵۹، دانشگاه‌ها و موسسات آموزش عالي كشور با بيانيه شوراي انقلاب تعطيل شد. هدف تعطيلي دانشگاه‌ها نيز اصلاح نظام آموزشي كشور اعلام شد. بنابراين در مدت ۳۰ ماهي كه دانشگاه‌هاي كشور بسته باقي ماند، ستاد انقلاب فرهنگي سامان تازه‌اي براي نظام آموزشي كشور تعريف كرد، چرا كه پايان كار دانشگاه‌ها در خرداد ۵۹ و آغاز فعاليت‌هاي ستاد انقلاب فرهنگي منجر به اجراي طرح‌ها و برنامه‌هايي چون تشكيل جهاد دانشگاهي، تدوين برنامه‌هاي آموزشي جديد، ادغام و انحلال برخي از دانشگاه‌ها، بررسي مديريت دانشگاه‌ها، تدوين لايحه تربيت مدرس، گزينش استادان و اعضاي هيات علمي دانشگاه‌ها، تشكيل مركز نشر دانشگاهي، تشكيل كميته اسلامي كردن دانشگاه‌ها، طرح اعزام محصل به خارج از كشور و طرح تقسيم مناطق آموزشي و هماهنگي با تقسيمات كشوري شد.

طرح‌ها و برنامه‌هايي كه حدود ۲۶ سال پيش و با توجه به شرايط خاص كشور در روزهاي نخست انقلاب اجرا شد و پس از سال‌هاي طولاني هنوز هم كارشناسان، سياستمداران، روشنفكران و سياست‌گذاران درباره آثار و تبعات آن و نيز تاثيري كه بر سيستم توليد علم در كشور گذاشته است اختلاف نظر دارند و همچنان كه ابعاد انقلاب فرهنگي سال ۵۹ نيز پس از سال‌ها هنوز به خوبي نمايان نيست، نكته‌اي كه عبدالمجيد معاديخواه وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي در دولت باهنر نيز به آن اشاره مي‌كند و مي‌گويد: به‌خاطر انجام نشدن كار پژوهشي درباره انقلاب فرهنگي سال ۵۹، ابعاد آن به‌خوبي روشن نيست كه بخواهيم انقلاب فرهنگي را دوباره تكرار كنيم.

معاديخواه در اين‌باره به ايلنا گفته است، در كشور ما براي جمع‌بندي تجربه‌هاي گذشته مانند انقلاب فرهنگي سال ۵۹ ساز و كاري آكادميك وجود ندارد تا بعد از جمع‌بندي اين تجربه‌ها با حضور و مشاركت مردم از آنها در اداره امور كشور استفاده شود.

اين مقام سياسي سابق و مورخ امروز تصريح كرده است: زدن حرف‌هاي پراكنده درخصوص گذشته دردي را دوا نمي‌كند و ظاهرا روش آكادميك براي جمع‌بندي تجربه‌هاي قبلي به رسميت شناخته نشده است.

معاديخواه اما به گذشته‌هاي دور اشاره مي‌كند و مي‌گويد: در سال‌هاي گذشته و به‌طور مثال در جريانات سال ۵۹ بيشتر بر موج‌ها سوار بوده‌ايم و مسائل روزمره ما را به اين سمت و آن سمت كشيده است كه البته تا حدي قابل دفاع است. اما بعدها براي جمع‌بندي تجربه‌هاي گذشته و نگاه انتقادي به قدم‌هاي گذشته‌مان، با مشاركت مردم كاري نكرده‌ايم.

از نشريات جعلي تا درخواست براي انقلاب فرهنگي

دو هفته پيش و در شرايطي كه دانشجويان دانشگاه‌هاي مختلف در تدارك برگزاري انتخابات انجمن‌هاي اسلامي بودند يك حادثه مشكوك باعث شد فضاي دانشگاه اميركبير متشنج شود. ايجاد تنش در دانشگاه اميركبير در حالي رخ داد كه اين دانشگاه پس از چند هفته تلاطم و ناآرامي مجددا روي آرامش ديده بود و يك هفته را در سكوت گذرانده بود. ماجرا از اين قرار بود كه ظهر دوشنبه دهم ارديبهشت به ناگاه چهار نشريه دانشجويي در سطح دانشگاه اميركبير منتشر مي‌شود كه حاوي مطالب و كاريكاتورهايي توهين‌آميز نسبت به مقدسات بود. هنوز مدت زيادي از انتشار و پخش اين نشريات در دانشگاه اميركبير نگذشته بود كه جمعي از اعضاي بسيج دانشجويي با تجمع مقابل دفتر رئيس دانشگاه خواستار اخراج مديران مسوول اين نشريات شدند.

هرچند بلافاصله مديران مسوولان نشريات «ريوار»، «سحر»، «آتيه» و «سرخط» كه ذيل لوگوي آنها مطالب اهانت‌آميزي به چاپ رسيده بود ضمن اعلام برائت از عناوين منتشر شده با صدور اطلاعيه‌اي مشترك اعلام كردند، نشرياتي كه در دانشگاه پخش شده‌اند جعلي و لوگوي آنها اسكن شده است. نشريات پخش شده مورد تاييد ما نيست و توسط ما منتشر نشده است. همان روز مديران مسوول اين نشريات در مصاحبه‌هايي اعلام كردند: انتشار نشريات با لوگوي جعلي و مطالب توهين‌آميز نسبت به مقدسات اسلامي و ائمه اطهار تنها با هدف بدنام كردن دانشجويان و امنيتي كردن فضا و تخريب انجمن اسلامي و نشريات نزديك به انجمن صورت گرفته است و ما تلاش مي‌كنيم با هوشياري اين پروژه را خنثي كنيم، چرا كه هيچ انسان عاقلي با لوگوي نشريه خود چنين مطالبي را منتشر نمي‌كند. جالب اينكه مطالب هر چهار نشريه يكسان است و هر انسان عاقلي توطئه بودن اين امر را به راحتي درك مي‌كند.

اما بحران دانشگاه اميركبير به تدريج با تجمعات پي در پي دانشجويان بسيج دانشجويي و درخواست آنها براي تكرار انقلاب فرهنگي در سطح دانشگاه‌هاي كشور گسترش پيدا مي‌كند. بحراني كه با برخورد انتظامات دانشگاه با انتخابات انجمن اسلامي اميركبير وارد مرحله جديدي شد و با بازداشت هفت نفر از دانشجويان اين دانشگاه به مرحله حاد خود رسيد. در اين شرايط بحراني و در حالي كه بيش از ۴۰ نفر از دانشجويان دانشگاه اميركبير به كميته‌هاي انضباطي فراخوانده شدند و تعدادي نيز در بازداشت بسر مي‌برند بسيج دانشجويي دانشگاه اميركبير در نامه‌اي سرگشاده خطاب به احمدي‌نژاد رئيس‌جمهوري تهديد كرده است اگر به مطالبات اين تشكل دانشجويي درخصوص برخورد با دانشجويان رسيدگي نشود حادثه‌اي سرخ خلق خواهند كرد.

در همين شرايط نيز دو حادثه مهم در دانشكده هنر و دانشگاه كرمانشاه رخ داد. اولي مربوط به رخدادي بود كه ناشي از يك كار نپخته استادي ۷۰ ساله بود كه گفته مي‌شود روسري يك دانشجوي دختر محجبه را كنار زده است. اين اتفاق واكنش‌هاي تند گروه‌هايي از داخل و خارج دانشگاه را در پي داشت كه با شعارهاي بسيار تندي همراه بود. شعار كليدي و مهم تجمعات اعتراضي اخراج اين استاد بود كه به‌سرعت محقق شد. اما اتفاق دوم به هتك حرمت يك دانشجو توسط رئيس حراست دانشگاه كرمانشاه برمي‌گشت، كه البته واكنش به اين حادثه تاسف‌بار به هيچ‌عنوان با واكنش و اعتراض‌هاي بسيج دانشجويي برخي دانشگاه‌ها و افراد و گروه‌هايي بيرون از دانشگاه كه نسبت به مزاح نسنجيده يك استاد سالخورده نشان داده بودند، همخواني نداشت. به‌طوري كه مي‌توان گفت معترضان به حادثه اول، حادثه دوم را نديدند و از كنار آن با سكوت گذشتند.

اما همزمان حوادث كوچك و بزرگ ديگري نيز در ساير دانشگاه‌هاي كشور رخ داد و فضا را ملتهب كرد. اين التهاب و ناآرامي‌ها موجبات نگراني بسياري از مسوولان كشور و فعالان دانشجويي را فراهم كرد، به‌طوري كه مهدي كروبي به دانشجويان هشدار داد عده‌اي درصدد متشنج‌كردن فضاي دانشگاه‌ها هستند. رئيس دو دوره مجلس شوراي اسلامي خطاب به اعضاي ادوار تحكيم وحدت و شوراي مركزي دفتر تحكيم وحدت (طيف علامه) گفت، اين موضوعات سوال ‌برانگيز است. در واقع اين سوال مطرح مي‌شود كه اين مسائل از كجا نشات گرفته است، چرا كه اگر جمعي حرفي دارند هيچ‌گاه به رهبري نظام، ائمه معصومين و مقدسات ديني توهين نمي‌كنند و كساني كه چنين نوشته‌هايي را منتشر كرده‌اند، هدف‌شان اغتشاش در فضاي دانشگاه بوده است. همچنان كه آيت‌الله يوسف صانعي نيز اعلام كرد: نمي‌توان كساني را كه خود منكر انتشار آن مطالب موهن هستند به زور مجبور به پذيرفتن مسووليت اين مطالب ساخت.

آيت‌الله محمد صادقي تهراني نيز در واكنش به وقايع اخير دانشگاه‌ها ابراز داشته است بايد عوامل اصلي انتشار نشريات موهن در دانشگاه پلي‌تكنيك مشخص شود.

متاسفانه امروز آنچه به‌عنوان اسلام در سطح محافل حوزوي و دانشگاهي مطرح است با اسلام حقيقي فاصله دارد و براي رسيدن به اسلام واقعي بايد تلاش بيشتري كرد. نكته‌اي كه آيت‌الله حسينعلي منتظري نيز در پاسخ به استفتايي به آن اشاره كرد: «با توجه به اينكه در رسانه‌ها آمده است كه مسوولان نشريه‌هاي مذكور اعلان كرده‌اند كه آنان (دانشجويان) اين مطالب را چاپ نكرده‌اند و آنها را انكار مي‌كنند، انكار آنان شرعا مسموع است.»

بازي غرض‌ورزان با ساده‌دلان

اما در دو سال گذشته كه نهادهاي مدني محدود و يا تعطيل شده‌اند به ناچار دانشگاه بار نهادهاي مدني را به دوش كشيده است. شايد به‌همين خاطر بوده است كه تلاش‌هاي مستمري براي مهاركردن و به تسليم كشاندن دانشگاه‌ها صورت پذيرفته است. اخراج و بازنشستگي اجباري استادان باسابقه محدودشدن فعاليت انجمن‌هاي اسلامي، بازداشت مكرر فعالان دانشجويي، توقيف نشريات دانشجويي و تقويت مادي و معنوي برخي نهادهاي دانشجويي خاص، تنها بخشي از تلاش‌هاي صورت گرفته براي تسلط بر دانشگاه‌هاست. ظاهرا چون اين برنامه‌ها موفقيت‌آميز نبوده است برخي افراد و جريان‌ها پروژه‌ تعطيلي دانشگاه‌ها به بهانه تجربه انقلاب فرهنگي را در دستور كار قرار داده‌اند.

اما دكتر غلامرضا ظريفيان، معاون امور دانشجويي وزارت علوم، تحقيقات و فناوري در دوران اصلاحات، شعار انقلاب فرهنگي دوم را يك مغالطه آشكار توصيف مي‌كند و مي‌گويد: انقلاب فرهنگي با شكل‌گيري انقلاب اسلامي و در فضاي فرهنگي خاص ايجاد شد. در آن زمان گروه‌هايي كه بعضا بحث‌هاي تجزيه‌طلبي و جداسازي بخش‌هايي از مناطق ايران را در سر مي‌پروراندند و شوراي عالي انقلاب فرهنگي تلاش داشت به اين گروه‌ها اجازه فعاليت در دانشگاه را ندهد. چون اين گروه‌ها باعث شده بودند كه دانشگاه‌ها از ماموريت اصلي خودشان كه توزيع و توليد علم بود، باز بمانند. در واقع روند عادي فعاليت دانشگاه‌ها مختل شده بود.
دكتر ظريفيان به‌كار بردن واژه انقلاب فرهنگي دوم و مقايسه شرايط حال حاضر كشور با شرايط سال‌هاي ابتداي انقلاب را نادرست توصيف مي‌كند و مي‌گويد: اين مسئله با شرايط و ماهيت كنوني دانشگاه‌ها مشابهت ندارد. به‌ويژه اينكه دانشگاه‌ها برخلاف شرايط اول انقلاب، تلاش زيادي در جهت دفاع از كيان ملي كشور صورت مي‌دهند. در واقع ترويج چنين انديشه‌اي آن هم در قالب انقلاب فرهنگي دوم نه تنها روند عادي فعاليت‌هاي علمي و فرهنگي دانشگاه‌ها را تقويت نمي‌كند بلكه به بحران بيشتر در دانشگاه‌ها نيز دامن مي‌زند.

معاون سابق دانشجويي وزير علوم توضيح مي‌دهد: اگر چنين انديشه‌اي از طرف گروه‌هاي دلسوز مطرح شده باشد، نشان مي‌دهد كه از آثار سوء چنين پيشنهادي خبر ندارند. چرا كه انديشه انقلاب فرهنگي دوم دانشگاه‌ها را به سمتي سوق مي‌دهد كه در نهايت منجر به ايجاد نگراني و تشويش بيان بضاعت‌هاي خوب علمي مي‌شود و كشور را از توسعه دانش و گسترش علم بازمي‌دارد. در نهايت نيز به فرار مغزها منجر خواهد شد.

ظريفيان ادامه مي‌دهد: اما در مقابل كساني هستند كه اين مسئله را با طرح و برنامه قبلي دنبال مي‌كنند. به‌همين خاطر دلسوزان انقلاب بايد با هوشياري كامل مراقبت باشند در دام اين افراد نيفتند و اجازه ندهند اين عده با برنامه‌ريزي‌هاي گسترده خود روند فعاليت‌هاي دانشگاه‌ها را مختل كنند.

وي تاكيد مي‌كند: در واقع دلسوزان هم براساس برنامه‌ريزي‌هاي كساني كه به عمد با نهاد فرهيختگي و نخبگي كشور برخوردهاي ناشايست مي‌كنند به بحران پيش آمده دامن مي‌زنند. در حالي كه جامعه دانشگاهي ما جزو سالم‌ترين جوامع به‌شمار مي‌رود. جامعه‌اي كه همواره در دفاع از ارزش‌هاي فكري و كيان اسلامي جامعه سالم عمل كرده است. ولي گروهي به‌گونه‌اي تبليغ مي‌كنند كه گويا دانشگاه دچار آسيب‌هاي جدي و اساسي است. در حالي كه دانشگاه‌ها از ساير حوزه‌هاي رسمي فرهنگ بهتر و موثرتر عمل كرده است.

به گفته ظريفيان، غرض‌ورزان و ساده‌دلان در مغالطه‌اي كه هيچ ربطي به انقلاب فرهنگي ندارد تلاش مي‌كنند به بخش توليد دانايي در كشور لطمه بزنند.

وي انتشار مطالب وهن‌آلود در قالب نشريات دانشجويي را در همين زمينه بررسي مي‌كند و مي‌گويد: انتشار اين نشريات تا حدود زيادي روشن مي‌كند كه وراي اتفاقات اين روزهاي دانشگاه‌ها، مقاصد خاصي بوده است.
مسوولاني مثل ناپدري جنبش دانشجويي پس از دوم خرداد مرحله جديدي از فعاليت‌هاي خود را آغاز كرد. از آن سال تاكنون جنبش دانشجويي همواره آماج حملات شديد اقتدارگرايان واقع شده است. حملاتي كه زخم‌هاي متعددي بر پيكر جنبش دانشجويي وارد كرده است. حملاتي كه با رخداد تيرماه سال ۷۸ به اوج خود رسيد و ركود فعاليت‌هاي دانشجويي را در پي داشت. با اين وجود جنبش دانشجويي توانسته است زخم‌هاي خود را ترميم كرده و فعاليت‌هاي خود را ادامه دهد. شايد شعار انقلاب فرهنگي دوم بخشي از تدارك برخورد با جنبش دانشجويي باشد.

شهريار مشيري، نماينده مردم بندرعباس در مجلس شوراي اسلامي، موضوع انقلاب فرهنگي دوم را يك قياس مع‌الفارق توصيف مي‌كند و مي‌گويد: همه استادان دانشگاه از سيستم گزينش جمهوري اسلامي ايران گذشته‌اند. در واقع براساس مجوزهاي وزارت علوم و نظام جمهوري اسلامي ايران اجازه تدريس گرفته‌اند. پس اگر ايرادي وجود دارد به نحوه گزينش برمي‌گردد.

مشيري به آنچه در دانشگاه اميركبير رخ داده است اشاره مي‌كند و مي‌گويد: نشريات دانشجويي اين مسئله را تكذيب كرده‌اند حتي به‌صورت كتبي هم اعلام كرده‌اند كه مطالب و كاريكاتورهاي نشريات دانشجويي به آنها مربوط نمي‌شود. اطلاعات ديگري هم به بنده نرسيده است كه دانشجويان در اين كار دخيل بوده‌اند. بنابراين باتوجه به تكذيب آنها و اقرار صريح آنها كه مسلمان هستند بايد تكذيب‌شان را بپذيريم.

مشيري تصريح كرد: اما نكته مهم اين است كه دست‌هايي در كار است تا نظم آموزش عالي و نظم دانشگاه‌ها را مختل كند درواقع گروهي درپي اين هستند كه آب را گل‌‌آلود كنند.

سال ۷۸ شاهد بوديم كه درپي اتفاقاتي كه در دانشگاه‌ها رخ داد نظام آموزشي عالي كشور ضربه خورد و در توليد علم عقب افتاد. مسئله‌اي كه تاوان آن را هنوز هم مي‌دهيم.

به گفته اين نماينده مجلس: اكنون نيز شاهديم اتفاقاتي در دانشگاه‌ها مي‌افتد تا كار علمي در كشور صورت نگيرد. در نتيجه در دانشگاه‌ها فضايي ايجاد شده است كه به طور دائم درحال محكوم‌كردن همديگر هستيم. به‌همين خاطر هر روز از كشورهاي همسايه نيز بيشتر عقب مي‌افتيم.

مشيري به نكته مهمي اشاره مي‌كند و در توضيح آن مي‌گويد: اين روزها زواياي پنهاني وجود دارد كه قصد دارد دانشگاه‌هاي ما را از حالت تحصيل علم و پرداختن به پژوهش محروم كند و عقب بيندازد. اين موضوع توطئه دشمن است. دشمن نمي‌خواهد محيط علمي ما آسايش داشته باشد. البته در اين ميان دوستان ناآگاهي نيز وجود دارند كه متاسفانه آتش‌بيار معركه شده‌اند.

مشيري توضيح مي‌دهد: همواره دشمن دانا و دوست نادان به انقلاب آسيب زده‌اند. بنابراين شاهديم دست‌هاي پنهاني در كار است تا محيط‌هاي دانشگاهي به بهانه‌هاي مختلف ناآرام و به تبع آن پليسي و امنيتي شود و در نهايت بين گروه‌هاي مختلف دانشجويي اختلاف بيندازد.

حل اين مشكلات نيز به همت و تدبير مسوولان وزارت علوم و روساي دانشگاه‌ها برمي‌گردد. مسوولان و به‌ويژه روساي دانشگاهي بايد بتوانند بين تشكل‌هاي مختلف دوستي و آشتي به‌وجود آورند.

مشيري با اظهار گلايه از نحوه برخورد مسوولان دانشگاه‌ها با دانشجويان مي‌گويد: در واقع روساي دانشگاه‌ها بايد با همه دانشجويان با يك مشي‌ميانه برخورد كنند. ولي متاسفانه مي‌بينيم كه روساي دانشگاه‌ها براي برخي از تشكل‌ها پدر و براي برخي ناپدري هستند. درحالي كه اگر دانشگاه آزاد را ببينيد متوجه مي‌شويد اين مسائلي كه در بسياري از دانشگاه‌هاي كشور پيش آمده است در آنجا كمرنگ است. چون مديران دانشگاه آزاد براساس تجربه، سابقه و توانايي انتخاب مي‌شوند. ولي مديران دانشگاه‌هاي دولتي براساس خط و خطوط و سياست‌بازي و ارتباط با وزير علوم انتخاب شده‌اند. تاوان چنين انتخابي را هم دانشگاه مي‌دهد.

وسيله‌اي براي ارعاب

وقتي سيل مي‌آيد يا آتش‌سوزي مي‌شود، تجربه‌اي باقي مي‌ماند. تعطيلي دانشگاه‌ها در سال ۵۹ نيز چيزي چون سيل بود. سيلي كه تبعات فراواني داشت؛ يكي از آنها دانشگاه‌هايي بسيار آرام با دانشجوياني سر به زير.
در سال‌هاي ۶۲ تا ۶۵، نشريه دانشگاه و انقلاب طي مجموعه مقالاتي اين پرسش را مطرح مي‌كرد كه چرا در دانشگاه فعاليت سياسي نمي‌شود و چرا دانشجويان انگيزه فعاليت‌هاي صنفي و دانشجويي ندارند. اكنون سال‌ها از آن زمان مي‌گذرد و هرگاه بحث توليد علم و بحث عقب‌ماندگي‌هاي علمي در كشور مي‌شود بسياري از كارشناسان نگاهي به عقب مي‌اندازند و از تبعات انقلاب فرهنگي مي‌گويند. هرچند كه چنين رويدادي را بايد باتوجه به شرايط سال‌هاي مختلف انقلاب و اتفاقات آن روزها ارزيابي كرد، با اين وجود نمي‌توان ناديده گرفت كه فعاليت‌هاي نابخردانه گروهي در دانشگاه‌ها منجر به قلع و قمع ساير جريان‌هاي سياسي هم شد كه صدالبته حضور آنها مي‌توانست زمينه‌ساز توسعه سياسي در كشور شود، اما آيا شرايط كشور مشابه شرايط سال‌هاي نخست انقلاب براي وقوع دوباره انقلاب فرهنگي است.

عبدالله مومني، دبير سابق دفتر تحكيم وحدت، درباره طرح مسئله انقلاب فرهنگي دوم مي‌گويد: مجموعه اتفاقاتي كه پس از روي‌كارآمدن دولت نهم به‌ويژه در يك ماه گذشته در تعدادي از دانشگاه‌هاي كشور رخ داده است حاكي از خط سير يك پروژه جدي است كه براي بستن فضاي دانشگاه‌ها و ايجاد انسداد در دانشگاه‌ها طراحي شده است.

مومني مي‌گويد: به‌نظر مي‌رسد هدف طراحان شعار انقلاب فرهنگي دوم اين است كه فضاي دانشگاه‌ها را به سمتي بكشانند كه هيچ صداي منتقد و معترض شنيده نشود و همه صداها با صداي دولت يكي باشد.

مومني با اشاره به اينكه طي چندماه اخير دانشجويان با فشارهاي زيادي در داخل و خارج دانشگاه روبه‌رو بوده‌اند، مي‌گويد: بازداشت و زندان جزو برنامه‌هاي خارج از دانشگاه و محروميت از تحصيل و ممانعت از فعاليت در تشكل‌هاي دانشجويي جزو مهمترين اهرم‌هاي فشار بر دانشجويان در داخل دانشگاه‌ها بوده است.

درحالي كه به‌نظر مي‌رسد هيچ‌كدام از اين اهرم‌ها نتيجه‌بخش نبوده است، چراكه به‌رغم اين فشارها و محدوديت‌ها، دانشگاه از توان بالقوه براي حمايت از آزادي بيان و عقيده، برقراري دموكراسي و پرداختن به فعاليت‌هاي مدني برخوردار است.

دبير سابق تشكيلات تحكيم وحدت اضافه مي‌كند: اما از آنجا كه نگاه بخشي از جريان سياسي حاكم، نگاه امنيتي است و تصميم‌گيري‌ها نيز بر مبناي همين نگاه امنيتي صورت مي‌پذيرد بنابراين هيچ اعتراضي را به رسميت نمي‌شناسند، چراكه وجود فضاي چندصدايي و مخالف اين نگاه در كشور، اقتدار آنها را به‌خطر مي‌اندازد.
لذا شاهديم كه وقتي اين اهرم‌هاي فشار جواب نداد به شيوه‌هايي روي آوردند تا فضاي دانشگاه‌ها را به‌طور كامل ببندند. در همين راستا و به بهانه توهين نشريات دانشجويي به مقدسات، كه البته دانشجويان هيچ نقشي در آن نداشتند، تلاش كرده‌اند دانشجويان را مقابل باورهاي مردم و مسوولان قرار دهند. در واقع وقتي مشاهده كردند كه دانشجويان هوشمندانه عمل مي‌كنند و كمترين بهانه را دست دشمنان مي‌دهند بهانه‌تراشي كردند و با جعل كاريكاتورهايي تلاش كردند دانشجويان را مقابل باورهاي مذهبي قرار دهند. به اين ترتيب زمزمه انقلاب فرهنگي دوم را سر دادند.

عضو شوراي مركزي دفتر ادوار تحكيم وحدت، اضافه مي‌كند: غافل از اينكه شرايط كشور با شرايط سال‌هاي اول انقلاب كه منجر به وقوع انقلاب فرهنگي شد تفاوت دارد، چراكه مخالفان نظام و انقلاب در آن سال‌ها در دانشگاه‌ها حضور داشتند و حاكميت براي تسويه حساب با دگرانديشان انقلاب فرهنگي را ضروري مي‌ديد.
به‌نظر مي‌رسد طرح شعار انقلاب فرهنگي وسيله‌اي براي ارعاب و ايجاد فضاي خفقان در دانشگاه‌هاست، درحالي كه انقلاب فرهنگي دوم امكان‌پذير نيست، چراكه بسياري از نيروهاي مهم و موثر داخل نظام با طرح اين شعارها مخالف هستند و قطعا هزينه اين كار بسيار زياد خواهد بود.

روزآنلاین
سیدافشین امیرشاهی


تشكيل 226پرونده و برخورد مديريتي با 40 نفر در ارتباط با تجمعات معلمان

مديركل دفتر هماهنگي هيأت‌هاي رسيدگي به تخلفات اداري وزارت آموزش و پرورش گفت: حدود 226 پرونده در كل كشور در ارتباط با تجمعات اخير معلمان تشكيل شده‏‏ است.

به گزارش خبرنگار «آموزش و پرورش» ايسنا فتاح ختار، در حاشيه نشست منطقه‌اي هيأت‌هاي بدوي رسيدگي به تخلفات اداري كاركنان آموزش و پرورش در مشهد در جمع خبرنگاران افزود: با همكاري رؤساي سازمان‌هاي آموزش و پرورش استانها، همچنين تعداد بسيار محدودي كه شايد كمتر از40 نفر در سطح كشور باشند، به استناد ماده 13 قانون رسيدگي به تخلفات اداري، درارتباط با تجمعات اخير برخورد مديريتي صورت گرفت.

وي تصريح كرد: اين افراد به مدت 3 ماه، «آماده به خدمت» شدند كه در مدت اين سه ماه به پرونده‌هاي آنان رسيدگي مي‌شود.

مديركل دفتر هماهنگي هيأت‌هاي رسيدگي به تخلفات اداري وزارت آموزش‌وپرورش درخصوص چگونگي رأي صادره براي دارندگان پرونده‌هاي تخلفات گفت: بايد متناسب با تخلف و پرونده‌اي كه براي اين افراد تشكيل شده، اتهامات موجود و گزارشات رسيده از مدارس، مناطق، سازمان‌ها و استان‌ها، رأيي متناسب با تخلف صادر شود.

ختار درخصوص حداقل و حداكثر مجازات درنظر گرفته شده، براي اين افراد توضيح داد: به استناد ماده 9 قانون تخلفات اداري براي فرد متخلف درمجموعه نظام اداري دولت مي‌توان مجازات‌هايي از سبك‌ترين آن بدون درج در پرونده تا انفصال كامل از خدمات دولتي صادر كرد.

به گزارش ايسنا وي گفت: دايره مجازات اين افراد طيف وسيعي را شامل مي‌شود و علت عدم درج در پرونده نيز به اين خاطر است كه در روند ارتقاي شغلي فرد تأثير منفي نداشته باشد، البته به شرط اين كه حكم انفصال از خدمات دولتي براي وي صادر نشود.

به گفته وي، بايد فرايند كاري موجود در رسيدگي به اين پرونده‌ها طي شود و تاکنون تقريبا مقدمات اوليه رسيدگي‌ها انجام شده، اما هنوز رأي قطعي صادر نشده است.

وي افزود: با توجه به اين كه رسيدگي به پرونده، مراحل خاص ابلاغ اتهام، تشكيل پرونده و دفاع متهم را دارد، صدور راي قطعي به طول مي‌انجامد.

ختار، درباره تأخير به وجود آمده در پيگيري پرونده‌هاي مذكور اظهار كرد: هفته بزرگداشت مقام معلم پيش رو بود و صحيح نبود با متخلفان در اين هفته برخورد شود و خاطره تلخي در اذهان آنها باقي بماند؛ لذا پيگيري‌ها با كمي تاخير مواجه شد.

وي گفت: بايد مسببان اصلي اين قضايا را شناسايي و با افرادي كه مخل نظم اجتماعي هستند، قاطعانه برخورد كرد؛ بنابراين برخورد با متهمان بر اساس ماده 12 و 13 قانون تخلفات اداري صورت گرفته و رسيدگي به اين تخلفات، از اختيارات وزير آموزش و پرورش و معاونان وي است.

اعتراض کارگران به راه اندازی مجدد شوراهای اسلامی کار در شرکت واحد

آگهی های مجمع حقوقی انتخابات شوراهای اسلامی کار در حالی از دوهفته پیش بر در و دیوار شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه نصب شده است که 17 هزار کارگر شرکت واحد اتوبوسرانی ، شوراهای اسلامی کار را به عنوان نمایندگان واقعی و فراگیر خود قبول ندارند . ابراهیم مددی ، فعال کارگری در شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه ، با اعلام این خبر گفت : " بر اساس تبصره 4 ماده 131 قانون کار کارگران حق دارند که از سه گزینه انجمن صنفی ، نماینده کارگری و شورای اسلامی کار یک گزینه را انتخاب کنند و به این ترتیب کارگران پیش از هرگونه رای گیری باید انتخاب خود را انجام دهند ." مددی ادامه داد : " این در حالی است که تا به امروز هیچ گونه مجمع عمومی در مناطق 11 گانه شرکت واحد اتوبوسرانی برگزار نشده و با وجود این در مناطق مختلف به همکاران گفته شده است که آرای خود را در صندوق ها بریزند ." به گفته مددی در پی انجام این اقدام غیر قانونی در شرکت واحد شکایاتی تنظیم شده و در حال پیگیری است تا بار دیگر عده ای خاص موفق به سرهم بندی گروه های منتسب به خود به عنوان نمایندگان کارگری نشوند .

ضرب و شتم زنان و جوانان به بهانه “بدحجابی” در مناطق کردنشین

به دولت، نیروی پلیس و نیروی قضایی جمهوری اسلامی

ناامنی های روانی و اجتماعی برای شهروندان، ایجاد نکنید

دبیرخانه سازمان دفاع از حقوق بشر کردستان

براساس گزارش های گزارشگران و دیده بانان سازمان دفاع از حقوق بشر کردستان، طی روزهای اخیر پلیس شرع اسلامی با استقرار در خیابانها، بازارها، معابر، کوچه ها و گذرگاهها، پوشش و لباس و سر و ظاهر شهروندان و رهگذران اعم زنان، دختران، جوانان و نوجوانان را تحت نظر قرار داده و اقدام به دستگیری، بازداشت و ضرب و شتم و جرح شهروندانی می کنند که ظواهر آنها مطابق با شرع مورد نظر آنها نمی باشد. در این رابطه براساس آخرین گزارشهای دریافتی، در سنندج دهها نفر از جوانان و زنان دستگیر شده اند و در مهاباد، سقز، کرمانشاه، نقده و سایر شهرها نیز گزارشهای مشابهی دریافت گردیده است. طبق اطلاعات موجود دستگیر شدگان اغلب مورد اهانت و مورد ضرب و شتم و جرح پلیس شرع قرار گرفته اند. بطوریکه در مواردی برخی شهروندان بدلیل شدت جرح و مجروحیت ناشی از خشونت پلیس اسلامی، راهی مراکز درمانی گردیده اند. اقدامات توام با خشونت و رعب آور نیروهای انتظامی و پلیس شرع اسلامی که به نام مبارزه با بد حجابی اسلامی و ایجاد و تامین اجتماعی صورت گرفته، ناامنی های روانی و اجتماعی فراوانی را برای شهروندان ایجاد کرده است، بطوریکه اغلب زنان و جوانان برای در امان بودن از تعرضات اجتماعی و فیزیکی از سوی پلیس، ناچار به منازل پناه برده و در واقع بنوعی خود را محبوس کرده اند.

سازمان دفاع از حقوق بشر کردستان اقدامات اخیر پلیس شرع جمهوری اسلامی در برخورد با زنان و جوانان و شهروندان را بمثابه نقض صریح حقوق مدنی شهروندان مورد اعتراض قرار میدهد. این سازمان تدوین و تصویب و اجرای هرگونه قانون و ضوابطی که حقوق فردی شهروندان را محدود می کند و یا بنوعی راه را برای دخالت دولت و پلیس در امور خصوصی شهروندان می گشاید و یا موجبات دستوری کردن بیش از پیش امور و رفتارهای خصوصی و فردی شهروندان را فراهم می آورد، مغایر با اصول جهانشمول منشور حقوق بشر و حقوق شهروندی تلقی می نماند. سازمان دفاع از حقوق بشر کردستان از دولت، نیروی پلیس و نیروی قضایی می خواهد در مواجه های تا کنونی شان با شهروندان تجدید نظر نمایند و از وارد شدن به امور خصوصی زندگی شهروندان اجتناب نموده و بیش از این ناامنی های روحی و روانی و اجتماعی برای شهروندان، ایجاد نکنند.

بازداشت دعوت کنندگان به تجمع در تبريز

بی بی سی با فرارسيدن سالگرد حرکت اعتراضی در شهرهای ترک نشين ايران که در بهار سال گذشته تلفات و خساراتی نيز برجای گذاشت، تلاشهايی برای راه اندازی تجمعهای اعتراض آميز در اين شهرها صورت گرفته و افرادی نيز در اين ارتباط بازداشت شده اند. دادستان تبريز، مرکز استان آذربايجان شرقی و بزرگترين شهر ترک نشين ايران گفته طی چند روز اخير پانزده نفر که به منظور دعوت به تجمع در اين شهر اعلاميه پخش می کرده اند بازداشت شده و در حال بازجويی اند.

وی بازداشت شدگان را افرادی خوانده که از خارج از کشور هدايت می شوند و قبلاً دارای سوابق جرائمی از قبيل سرقت و اعتيادند.

گزارشها همچنين حاکی از اين است که در روزهای اخير تدابير امنيتی در شهرهای ترک نشين ايران شدت يافته است.

حرکت اعتراض آميز سال گذشته در شهرهای ترک نشين در پی چاپ کاريکاتوری در صفحه کودک و نوجوان ضميمه جمعه های روزنامه دولتی ايران به راه افتاد که بسياری از ترک زبانان ايران آن را توهين به خود تلقی کردند.

اين حرکت اعتراض آميز در آغاز مورد حمايت دولت قرار گرفت؛ روزنامه ايران چند ماه توقيف شد، مديريت و بخش عمده ای از تحريريه آن تغيير پيدا کرد و کاريکاتوريست و سردبير ضميمه هفتگی ايران (ايران جمعه) مدتی را در بازداشت گذراندند.

اما با وجود اين اقدامات تظاهرات در شهرهای ترک نشين ادامه پيدا کرد و ادامه اين حرکت مورد محکوميت دولت قرار گرفت و باعث مداخله نيروهای انتظامی و امنيتی و به خشونت کشيده شدن تظاهرات گرديد که در نتيجه چند نفر طی درگيريها جان خود را از دست دادند و خسارات گسترده ای به اماکن عمومی و ادارات دولتی وارد آمد.

عکس های مربوط به دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی